»» نقدی بر قرارداد میدان نفتی یادآوران
میدان نفتی یاد آوران ،بیع متقابل و چند اشکال
برنامه تولیدی میدان نفتی یادآوران بر اساس میزان ذخایر قابل استحصال که کمیتی تخمینی است، صورت میگیرد. صحت این تخمین به میزان شناسایی تغییرات سنگ و اشباع سیالات مخزن، تأثیر تولید بر تغییرات فشار و حرکت سطوح تماس سیالات، بازدهی مکانیزمهای مختلف تولیدی و نظایر آن بستگی دارد. بدیهی است شناخت همه این مراحل تدریجی بوده و با طولانی شدن تاریخچه تولید، جمعآوری، تجزیه و تحلیل اطلاعات امکانپذیر است.
تخمینهای اولیه ذخایر و برنامه تولیدی برای میدان یادآوران در اوایل عمر مخزن دارای حداقل اطمینان و حداکثر خطاست و تنها با سپری شدن زمان و آشنایی بیشتر با مخزن امکان ارایه تخمینهای جدیدتر ذخایر و اصلاح برنامه تولیدی قبلی میسر خواهد شد. به همین خاطر لازم است برنامه توسعه این میدان به صورت مرحلهای تنظیم شود. در این حالت اجرای هر مرحله جدید مشروط به بررسی نتایج تولیدی مرحله قبلی است بنابراین سرمایهگذاری متناسب با میدان را نمیتوان قبل از سپری شدن این مراحل مشخص کرد.
برخلاف میادین نفتی همچون یادآوران، ساخت پالایشگاهها و واحدهای پتروشیمی تقریباً تمام جزییات اجرا از ابتدا تا انتهای کار قابل پیشبینی و برنامهریزی دقیق است و نیازی به تخمین ندارد ولی در توسعه میدانهای نفتی طراحی برنامه تولید و برپایی تأسیسات از ابتدا قابل برنامهریزی و اجرا نیست بلکه باید پیچیدگی این مخزن به تدریج مشخص شود و پس از کسب اطمینان نسبی از حجم ذخایر، برنامههای تولیدی به اجرا آید بنابراین با این وضعیت شیوه قرارداد بیع متقابل با این مقوله همخوانی ندارد.
بر همین اساس از هماکنون نمیتوان ظرفیت تولیدی میدان یادآوران را مثلاً 300 هزار بشکه برآورد کرد. شاید به همین خاطر است که خود چینیها نیز فقط تولید 180 هزار بشکهای را مطرح کردند که البته آن هم جای تأمل دارد.
با توجه به اینکه هزینههای سرمایهگذاری این طرح معمولاً متناسب با برنامه تولیدی پیمانکار چینی تعیین خواهد شد بنابراین با وجود اختلاف 120 هزار بشکهای بین طرف ایرانی و چینی در این میدان معلوم نیست ملاک برآورد هزینهها برای سرمایهگذاری در چه حجمی از تولید خواهد بود. 180 هزار بشکه ادعای طرف خارجی یا 300 هزار بشکه درخواست ایران؟
در زمان اولیه شروع تولید از یادآوران از یک طرف حداقل اطمینان نسبت به حجم ذخایر قابل استحصال مخزن وجود دارد و از طرف دیگر میزان ذخایر میدان مبنا و پشتوانه برنامه تولید درازمدت خواهد بود. این میزان ذخایر قابل استحصال بسیار فراتر از دوره قرارداد بیع متقابل این میدان خواهد بود و شرکت چینی هیچ تعهد قراردادی و حقوقی نسبت به صحت اطلاعات خود نمیتواند داشته باشد.
بنابراین چنانچه پس از پایان قرارداد معلوم شود که برنامه تولیدی و کلیه تأسیسات احداث شده توسط چینیها و بدهکاری متعاقب آن، افزونتر از میزان بهینه تولید میدان بوده است، بخشی از ذخایر مملکت دچار هرزروی خواهد شد که باز هم مسوولیتی متوجه آنها نخواهد بود.
یکی از توجیهات استفاده از بیع متقابل کمبود منابع مالی ذکر شده است ولی در اصل استفاده از این شیوه تعهدات بسیار سنگین مالی برای بازپرداخت ایجاد میکند که از درآمدهای نفتی پرداخت میشود. برای توسعه میدان نفتی یادآوران نباید تمام هزینههای توسعه جهت دستیابی به سقف پیشبینی شده تولید به صورت یکجا بزرگنمایی شود بلکه باید فقط هزینه فاز یا مرحله اول توسعه ذکر شود چون با تولیدی شدن میدان در اصل هزینه مراحل بعدی توسط نفت خود میدان به دست میآید و به این ترتیب میزان منابع مالی مورد نیاز به شدت کاسته میشود.
نباید فراموش کنیم که نفت تولیدی یادآوران در مجموعه تولید کشور قرار دارد و بازپرداخت اقساط از نفت تولیدی مخزن به معنای بازپرداخت از محل درآمدهای نفتی کشور است. بنابراین تعهدات مالی کشور برای بازپرداخت این قرارداد یکی از بدهکاریهای خارجی کشور محسوب میشود ولی متأسفانه این نکته همه ساله در آمارهای ارایه شده از طرف بانک مرکزی نادیده گرفته میشود.
نژادحسینیان، معاون بینالملل وزارت نفت درخصوص اشکالاتی که به شیوه بیع متقابل در این قرارداد مطرح شد بلافاصله تنها راهحل موضوع را طولانیتر شدن زمان حضور چینیها در میدان- که در اصل همان شیوه مشارکت در تولید است- عنوان کرد در حالی که شیوه های دیگری وجود دارد که استفاده از آنها میتواند توسعه مخازن نفتی و گازی را به نحو مطلوبی به دنبال داشته باشد.
ضروری است توجه داشته باشیم که با طولانیتر کردن مدت قرارداد مشکل میدان یادآوران پیچیدهتر میشود چون پیمانکار در این مدت در میدان حضور خواهد داشت و علاوه بر پرداخت هزینه کارشناسان آنها توسط وزارت نفت، هر نوع برنامه جدید ارایه شده از طرف خارجی نیز باید اجرا شود که معلوم نیست به مصلحت مخزن باشد ضمن آنکه حضور مستمر چینیها در میدان یادآوران حاکمیت دولت بر منابع ملی را سلب میکند که این مسأله برخلاف قانون اساسی کشورمان است.مدیریت شرکت ملی نفت بر میادینی همچون یادآوران علاوه بر اشتغالزایی و انتقال تکنولوژی موجب تضمین تولید صیانتی از میدان نیز خواهد شد. با این اقدام حق انتخاب تکنولوژی و پیمانکار اجرایی پروژه با طرف ایرانی خواهد بود و از این طریق می تواند بهترین تکنولوژی روز دنیا را در پروژه مورد استفاده قرار دهد.
وزارت نفت برای طرحهای نفت و گاز در بخش بالادستی به جای بیع متقابل، بهتر است از حساب صندوق ارزی یا مؤسسات بینالمللی در جهت جذب منابع مالی استفاده کند.
با وجود اشکالاتی که از سوی کمیته بازنگری قراردادهای نفتی در ریاستجمهوری بر شیوه قراردادی بیعمتقابل وارد شده است به نظر میرسد ادامه این شیوه نمیتواند توجیه منطقی و راهحل مناسبی در توسعه میادین نفتی کشور باشد.
ابهاماتی نیز در مورد قرارداد نفتی میدان یادآوران وجود دارد که شایسته است تا به آن پاسخ داده شود:
الف. هزینه طراحی و سرمایهگذاری برای کل دوره توسعه میدان یادآوران ه میزان است و این مبلغ طی چند سال لازم است؟
ب. با توجه به قانون استفاده از حداکثر توان داخلی، انجام کدام بخش از طرح توسعه میدان توسط نیرویهای داخلی امکانپذیر نیست؟
ج. با توجه به تأثیر نحوه حفر چاههای نفت در عمر مخزن، شرکت چینی چه تعهدی برای ایجاد بحران احتمالی در تولید غیربهینه پس از پایان زمان قرارداد خواهد داشت؟
د. با توجه به اینکه شرکتهای خارجی براساس هزینههای خود نفت دریافت میکنند در قرارداد با چینیها چه تدابیری برای جلوگیری از هزینههای غیرواقعی پیشبینی شده است؟
ه. آیا در این قرارداد مبلغی هم بهعنوان حق ریسک به طرف چینی پرداخت خواهد شد؟ در صورت پرداخت چنین مبلغی توجیه آن چیست؟
و. آیا در نمودار تصمیمگیری قرارداد میدان یادآوران جایگاهی برای مهندسی مخازن در نظر گرفته شده است؟
ز. برای افزایش ضریب بازیافت میدان یاد شده چه اهرم قراردادی با چینیها پیشبینی خواهد شد؟
ح. آیا صلاحیت فنی شرکت چینی برای توسعه میدان مورد تأیید نهادهای ذیربط در وزارت نفت قرار گرفته است؟
در پایان یادآور میشود، تشکیل کمیته تدوین استراتژی نفت و گاز برای بررسی توان انرژی کشور و بازنگری و اصلاح قراردادهای نفتی و ارایه الگوی مناسب اجرای پروژههای نفتی بر اساس قانون اساسی و اصول کارشناسی علمی، کمک مؤثری در پیشبرد اهداف نظام در بخش نفت و گاز خواهد داشت.
نظرات شما ()
» نفتی ها ( شنبه 84/11/29 :: ساعت 1:42 عصر )